فاطمه ملازهی

مطالب مربوط به دروس عربی،دین و زندگی،فلسفه،منطق و زمین شناسی دبیرستان

فاطمه ملازهی

مطالب مربوط به دروس عربی،دین و زندگی،فلسفه،منطق و زمین شناسی دبیرستان

فارغ التحصیل حوزه
کارشناس زمین شناسی محض
کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی/علوم قرآن و حدیث
دبیر دبیرستان/سیستان و بلوچستان

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۰۲، ۱۷:۳۶ - علیرضا
    ممنون

۸ مطلب با موضوع «عربی دهم انسانی» ثبت شده است

۰۸
خرداد

درس هشتم

ای آنکه شگفتی هایش در دریاست از دعای جوشن کبیر

اعضای خانواده فیلم جالبی ازدلفین می بینند که انسانی را ازغرق شدن نجات داده واورا به ساحل رسانده است.

حامد:باورنمی کنم،این کار شگفت انگیزی است.خیلی مرا متحیّرمی کند.
پدر:ای فرزندم (پسرم)عجیب نیست،زیرا دلفین دوست انسان دردریاهاست
صادق:باورش سخت است؟!ای پدرم،ما رابااین دوست آشناگردان
پدر:اوحافظه ای قوی دارد،وشنوائیش ده برابر برتر ازشنوایی انسان می باشد.
ووزن او حدوداً به دوبرابر وزن انسان می رسد،وآن ازحیوانات پستانداری است که به بچه هایش شیرمی دهد.

نورا:آن حیوان باهوشی است که کمک کردن به انسان را دوست دارد!آیا این طورنیست؟

پدر:بله،قطعاً،دلفین ها می توانند که مارا به محل سقوط هواپیمایی یا مکان غرق شدن یک کشتی هدایت کنند.

مادر:دلفین ها نقش مهمی درجنگ وصلح ایفا می کنند،وآنچه را ازشگفتی ها واسرار زیرآب هست کشف می کنند.(شگفتی ها واسرار زیرآب را کشف می کنند).وبه انسان درکشف محل های تجمّع ماهیها کمک می کنند.

صادق:دلفین ها را دیدم که حرکات گروهی انجام می دادند؛آیا باهم صحبت می کنند؟

مادر:بله؛دریک دانشنامه علمی خواندم که دانشمندان تاکید می کنند که آنها می توانند بابکارگیری صداهای مشخص صحبت کنند،

واینکه مانند پرندگان آواز می خوانند،وهمانند بچه ها گریه می کنند،ومثل انسان سوت می زنند ومی خندند.

نورا:آیا دلفین ها دشمنانی دارند؟

پدر:قطعا،دلفین ها کوسه ماهی را برای خود یک دشمن به حساب می آورند،وهنگامی که نگاهشان به کوسه ماهی بیافتد،

به سرعت اطرافش جمع می شوند،وبابینی های تیزشان آنها را می زنند وآنها را می کشند.

  نورا:وآیا درحقیقت دلفین انسان را دوست دارد؟

پدر:بله،بیا این خبر را دراینترنت بخوانیم... جریان آب مردی را به شدت به اعماق(دریا) کشید،

ومرد بعد از نجاتش گفت:ناگهان چیزی مرا با قدرت به سمت بالا برد،سپس مرا به ساحل کشاند.

وهنگامی که تصمیم گرفتم ازنجات دهنده ام تشکرکنم،کسی را نیافتم،اما دلفین بزرگی را دیدم که کنارم درآب با خوشحالی

 می پرید.

مادر:براستی دریا وماهیها نعمت بزرگی ازجانب خداوند هستند

رسول خدا(ص) فرمود:

نگاه کردن برسه چیز عبادت است:

نگاه کردن به قرآن

ونگاه کردن به چهره پدرومادر

و نگاه کردن به دریا

  • فاطمه ملازئی
۰۸
اسفند

درس هفتم

صنعت نفت

چگونه نفت را به دست می آوریم؟

انسان نفت را از درون زمین استخراج می کند؛ گاهی این استخراج وقت زیادی می گیرد،زیرا حفاری در طبقات سنگ ها است.در ایران ثروت زیادی درون زمین وجود دارد؛کشور ما سرشار از نفت و گاز است و بخشی از آن را به کشورهای صنعتی صادر می کند.انسان نفت را از زمان های قدیم شناخته است و جمع می کرد آن را از سطح زمین و از آن استفاده می کرد به مانند سوخت برای معالجه بیماری های پوستی.کارگران چاهی را حفر می کنند، و در آن لوله ای قرار می دهند و نفت به وسیله لوله ها بالا می رود،و لوله به وسیله شیرهایی باز و بسته می شود.انتقال نفت با لوله ها کم خطرتر و کم هزینه تر از انتقال آن به وسیله نفتکش هاست؛و برای انتقال آسان نفت بوسیله لوله ها از سراشیبی ها دستگاه هایی برای کاهش فشار به کار گرفته می شود تا لوله ها سالم باقی بمانند.ایران تجربه زیادی در صنعت انتقال نفت به وسیله لوله ها دارد و( ایران) از بزرگترین کشور های صادر کننده نفت و موفق ترین آنها در لوله کشی(خط لوله) و نگهداری آنها از محل تولید تا محل مصرف است.


در امتداد لوله ها ستون های مخابراتی مانند ایستگاه های هشدار دهنده وجود دارد،و تابلوهای هشدار به رنگ زرد که شهروندان را از حفاری زمین برای ساخت بنا یا کشاورزی هشدار می دهد؛و برای هر شهروندی لازم است از این لوله ها نگهداری کند و با مشاهده خطر با شرکت تماس بگیرند.از نفت فراورده های بسیاری همچون نفت و بنزین و روغن به دست می آوریم؛و برای نفت کاربردهای دیگری در صنایع وجود دارد،از آن(نفت)پلاستیک عطرها و داروها و حشره کش ها،و مواد آرایشی و خمیر دندان و کودهای شیمیایی و.....ساخته می شود.

نفت چگونه و به کجا منتقل می شود؟

نفت از چاه ها یا بندرها به وسیله لوله ها به سوی پالایشگاه منتقل می شود.سپس نفتکش فراوره های نفتی را از پایشگاه ها به ایستگاه های سوخت در کشورها منتقل می کنند.

  • فاطمه ملازئی
۱۱
دی


درس ششم

آثار جذاب

مسلماً ایران از کشورهای زیبای جهان و مشهور به بسیاری از مناطق جذاب و آثار تاریخی و فرهنگی است؛و در آن صنایع دستی وجود دارد که گردشگران را از همه جهان جذب می کند.ایران در سال های اخیر شاهد رشد قابل ملاحظه ای در گردشگری بوده است،پس آن می تواند(ایران) بعد از نفت از گردشگری ثروت بزرگی به دست بیاورد.برخی گردشگران ایران را سرزمینی عالی برای گذراندن تعطیلات می بینند.

سازمان یونسکو به ثبت شهرها و مناطق فرهنگی و تاریخی ایران در لیست میراث فرهنگی اقدام کرد؛زیرا ایران بسیاری از گردشگران را به سوی خویش جذب می کند.

و از آثار و نشانه های تاریخی در ایران:

آثار پرسپولیس و دو آرامگاه حافظ و سعدی در استان فارس،طاق بستان و کتیبه بیستون در استان کرمانشاه،و آرامگاه امام رضا علیه السلام و آرامگاه فردوسی در مشهد،و آرامگاه معصومه (س)در قم،قلعه فلک الافلاک در خرم آباد،


و قلعه والی و جنگل های بلوط درایلام،حمام گنجعلی خان در استان کرمان که مشهور به تولید پسته و فرش است، آبشارهای شوشتر و آرامگاه دانیال پیامبر علیه السلام در خوزستان،و آرامگاه ابن سینا دانشمند مشهور در جهان،و غار علی صدر که از طولانی ترین غارهای آبی در جهان است در همدان،و ساختمان های تاریخی در اصفهان که سازمان یونسکو آنها را در لیست میراث جهانی ثبت کرده است،

اما استان های سه گانه شمالی بر ساحل دریای مازندران به خاطر چشم اندازهای زیبایشان جالب هستند،آنها برای کارت پستال مناسب هستند،گویا تکه ای از بهشت هستند،برای شمارش منطقه های گردشگری ایران ناچار به نوشتن کتابی بزرگ هستیم،بخش دیگری از آنها را ذکر می کنیم:

یزد و شیرینیجات و مناطق کویری آن،تبریز و بازار مشهورش که بزرگترین بازار سقف دار(سرپوشیده)در جهان است،در آن مکان وسیعی برای فروش فرش ها و طلا است.

و شهر قائن سرزمین طلای سرخ زعفران،و جنگل حراء در جزیزه قشم و ساحل صخره ای در بندر چابهار و غار سهولان در مهاباد،و دریاچه زریوان در مریوان و گنبد سلطانیه در زنجان و موزه میراث روستایی در نزدیکی رشت و برج میلاد در تهران رودها و آبشارها و جنگل ها و چشمه ها در شهر یاسوج و شهرکرد و مسیر گردشگری بین دو شهر اسالم و خلخال، و روستای بش قارداش در شهر بجنورد و جنگل ابر در شاهرود و بازار اراک و قلعه الموت و موزه دلواری در بوشهر و هزاران منطقه دیگر.گوناگونی آثار ایران و پایداری وضعیت امنیت،گردشگران را به مسافرت به سویش برای دیدن زیبایی آثارش و طبیعت جذابش تشویق می کند.

  • فاطمه ملازئی
۱۰
دی


درس پنجم

این خلقت خداوند است لقمان:۱۱


غواص هایی که شبانه به أعماق اقیانوس رفتند ، صدها چراغ  برقی با رنگ های مختلف (رنگارنگ ) را مشاهده کردند که نورشان از ماهی های نورانی فرستاده می شود، وتاریکی دریا را به روزی روشن تبدیل می کند که غواص ها در آن می توانند در نور این ماهی ها عکس بگیرند.دانشمندان کشف کردند که این نورها از نوعی باکتری نورانی فرستاده می شود که زیر چشم های آن ماهی ها زندگی می کند.آیا امکان دارد که بشر روزی از این معجزه ی دریایی استفاده کند، و از باکتری نورانی برای روشن کردن شهرها کمک بگیرد؟

چه بسا بتواند ، زیرا «هر کس چیزی را بخواهد و تلاش کند،می یابد.»

همانا زبان گربه سلاح پزشکی دائمی است ؛ زیرا آن پر ازغده هایی است که مایعی پاک کننده ترشح می کند،پس گربه چندین مرتبه زخمش را می لیسد تا زخمش بهبود یابد.

همانا بعضی از پرنده ها و حیوانات بنا به غریزه خود گیاهان دارویی را می شناسند ومی دانند چگونه گیاه مناسب را برای پیشگیری از بیماری های مختلف بکار گیرند ؛ و این حیوانات انسان را به خواص درمانی بسیاری از گیاهان صحرایی و مانند آن راهنمایی کرده اند.

همانا اغلب حیوانات علاوه بر داشتن زبانی مخصوص به خود ؛ زبان عمومی دیگری دارند که به واسطه آن می توانند با همدیگر به تفاهم برسند،پس کلاغ صدایی دارد که به وسیله آن به سایر حیوانات هشدار می دهد تا به سرعت از منطقه خطر دور شوند، پس او مانند جاسوسی از جاسوس های جنگل است.


اردک نزدیک دُمش غده طبیعی دارد که روغن خاصی را در بر دارد که بر بدنش پخش می شود پس تحت تأثیر آب قرار نمی گیرد.

آقتاب پرست می تواند چشمانش را درجهت های مختلف بچرخاند بدون آنکه سرش راحرکت دهد  و در حالی که او می تواند همزمان دوطرف را ببیند.

چشم جغد حرکت نمی کند ، وآن ثابت است ، اما اواین نقص را با حرکت دادن سرش به هر جهتی جبران می کند و می تواند اینکه سرش را ۲۷۰ درجه بچرخاند بدون این که جسمش را حرکت دهد.

  • فاطمه ملازئی
۱۸
آذر

اَلدَّرْسُ الرّابِعُ (درس چهارم )

اَلتَّعایُشُ السِّلْمیُّ   (همزیستی مسالمت آمیز)

لَقَد کانَتْ رِسالَةُ الْاسلامِ عَلَی مَرِّ الْعُصورِ قائِمَةً عَلَی أَساسِ الْمَنطِقِ وَ اجْتِنابِ الْاِساءَةِ؛ فَإنَّ اللّٰهَ یَقولُ:

قطعا پیام اسلام درگذر زمانها براساس منطق ودوری ازهر بدی استواربوده است. وبراستی خداوند می فرماید:

﴿وَ لا تسَتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ اِدفَع بالّتی هیَ أحسَنُ فَإذَا الّذی بَینَکَ وَبَینَهُ عَداوَةٌ کانَّهُ وَلیٌّ حَمیمٌ﴾ فُصِّلَتْ : ۳۴

نیکی و بدی یکسان نیست(بدی را)با بهترین شیوه دفع کن پس آنگاه (می بینی)کسی که بین تو واو دشمنی هست گویی یک دوست  گرم وصمیمی است. فصلت:۳۴

إنَّ الْقُرآنَ یَأمُرُالْمُسلِمینَ ألَّا یسَبُوّا مَعبوداتِ الْمُشرِکینَ وَ الْکُفّارِ

همانا قران به مسلمانان امر می کند که خدایان مشرکان وکافران را دشنام ندهند.

فَهوَ یَقولُ:ولاتَسُبّوا الّذینَ یَدعونَ مِن دونِ اللهِ فَیَسُبّوا اللهَ…﴾  الْانعام ۱۰۸

وآن (قران) می فرماید: و به (معبود) کسانى که غیر خدا را مى‌خوانند ناسزا نگویید که آنان نیز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مى‌گویند.أنعام:۱۰۸

الْإسلام یَحتَرِمُ الْاَدیانَ الْالٰهیَّةَ؛﴿قُلْ یا أهلَ الْکِتابِ تَعالَوا إلَی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم ألاّ نَعبُدَ إلّااللهَ وَ لا نشُرکَ بِه شَیئاً(آلُ عِمران ۶۴

اسلام ادیان الهی را محترم می شمارد،(ای پیامبر) بگوای اهل کتاب (یهود ونصاری)بیائیداز کلمه ای که میان ما وشما یکسان است پیروی کنیم فقط خدا را عبادت کنیم وچیزی را برای او شریک قرار ندهیم.

یُؤَکِّدُ الْقُرآنُ عَلَی حُرّیَّةِ الْعَقیدَةِ: ﴿لا إکراهَ فِی الدّینِ…﴾الْبقرة  ۲۵۶

قران بر آزادی عقیده تاکید می کند. (هیچ اجباری در دین نیست).

لا یجَوزُ الْاصرارُ عَلَی نِقاطِ الخِلافِ وَ عَلَی الْعُدوانِ،لِانَّهُ لا ینَتَفِعُ بِهِ أحَدٌ؛وَ عَلَی کُلِّ النّاسِ أَن یَتعایَشوا مَعَ بَعضِهِم تَعایُشاً سِلْمیّاً،مَعَ احْتِفاظِ کُلٍّ مِنهُم بِعَقائِدِهِ؛لِاَنَّهُ ﴿کُل حِزبٍ بِما لَدیهِم فَرِحونَ﴾ الرّوم: ۳۲

پافشاری بر نقاط اختلاف ودشمنی را جایز نمی داند، به خاطر اینکه کسی از آن سود نمی برد، بر همه مردم واجب است که هر کدام با حفظ عقاید خود با یکدگر همزیستی مسالمت آمیز کنند. به خاطر اینکه هر حزب وگروهی به آنچه نزد خود دارند خوشحالند.

اَلْبِلاد الْاسلامیَّةُ مَجموعَةٌ مِنَ الشُّعوبِ الْکَثیرَ ةِ،تَختَلِفُ فی لُغاتِها وَ أَلْوانِها.

کشورهای اسلامی مجموعه ای از ملتهای متعدد هستند. در زبانهای خود ورنگهایشان متفاوت می باشند .

قالَ اللهُ تَعالَی:

خداوند بزرگ می فرماید:

﴿یاایُّها النّاسُ إنّا خَلَقْناکُم مِنْ ذَکَرٍ وَ أنثىَ وَ جَعَلْناکُم شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا إِنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم﴾ اَلْحُجُرات ۱۳

ای مردم ما شما را از یک مرد وزن آفریدیم وشما را ملتها وقبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید قطعا گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما ست.

فَقَد قالَ رَسولُ اللّٰه(صلی الله علیه وآله وسلّم) :

وپیامبر خدا (ص)فرموده است:

(یا أیُّها النّاسُ ،ألا إنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ إنَّ أباکُم واحِدٌ؛ألا لا فضلَ لِعرَبیٍّ عَلَی عَجَمیٍّ،وَ لا لِعَجَمیٍّ عَلَی عَرَبیٍّ وَ لا لِاسوَدَ عَلَی أحمَرَ

وَ لا لأحمرَ علَی أسودَ إلّا بِالتَّقوَی )

ای مردم بدانید که خدای شما یکی است وپدرتان یکی است قطعا نه هیچ عربی بر غیر عرب برتری دارد ونه هیچ غیر عربی بر عرب نه هیچ سیاهی بر سرخ ونه هیچ سرخی بر سیاه مگر با تقوی وپرهیز گاری.

یَأْمُرُنا الْقُرآنُ بِالْوَحدَةِ. ﴿وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقوا …﴾آل عِمران۱۰۳

قران ما را به وحدت ویکپارچگی دعوت می کند . وهمگی به ریسمان خدا چنگ بزنید وپراکنده نشوید.

یَتَجَلَّی اتِّحادُ الْاُمَّةِ الْاسلامیَّةِ فی صُوَرٍ کَثیرَةٍ،مِنهَا اجْتِماعُ الْمُسلِمینَ فی مَکانٍ واحِدٍ فی الْحَجِّ.

یکپارچگی امت اسلامی در شکلهای زیادی جلوه گر می شود،از جمله جمع شدن مسلمانان در یک محل در حج .

اَلْمُسلِمونَ خُمْسُ سُکّانِ الْعالَمِ،یَعیشونَ فی مِساحَةٍ واسِعَةٍ مِنَ الْاَرضِ مِنَ الصّینِ إلَی الْمُحیطِ الْاَطلَسیِّ.

یک پنجم ساکنان جهان مسلمانان هستند در پهنای گسترده ای از زمین از چین تا اقیانوس اطلس  زندگی می کنند.

قالَ الْامامُ الْخُمَینیُّ رَحِمَهُ اللّٰهُ: …إذا قالَ أَحَدٌ کَلاماً یفُرقِّ الْمُسلِمینَ، فَاعْلَموا أَنَّهُ جاهِلٌ أَوْ عالِمٌ یُحاوِلُ بَثَّ الْخِلافِ بَینَ صُفوفِ الْمُسلِمینَ.

امام خمینی که خدا رحمتش کند... فرمود:هر گاه کسی سخنی بگوید که مسلمانان را پراکنده سازد،پس بدانید که وی نادان است یا دانایی است که برای گسترش اختلاف دربین صفوف مسلمانان تلاش می کند.

وَ قالَ قائِدُنا آیَةُ اللّٰهِ الْخامنئیّ:

ورهبرمان آیت الله خامنه ای فرمودند:

مَن رَأَی مِنکُم أَحَداً یَدعو إلَی التَّفرِقَةِ، فَهُوَ عَمیلُ الْعَدوِّ.

هر کس از شما شخصی را ببیند که به تفرقه دعوت می کند پس وی مزدور دشمن است.

  • فاطمه ملازئی
۱۸
آذر

اَلدَّرْسُ الثّالِثُ (درس سوم )

 مَطَرُالسَّمَکِ  ( باران ماهی)

اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ...
خداوند کسى است که بادها را مى‌فرستد و ابرى برمى‌انگیزد و آن را در آسمان می گستراند...

هَل تُصَدِّقُ أنَ ترَی فی یَومٍ مِنَ الْایّامِ أَسماکاً تَتَساقَطُ مِنَ السَّماءِ؟!

آیاباورمی کنی که روزی ازروزها ماهی ها را ببینی که ازآسمان می افتند؟

 إنَّ نزُولَ الْمَطَرِوَ الثَّلْجِ مِنَ السَّماءِ شَیءٌ طبَیعیٌّ؛

قطعا بارش باران وبرف از آسمان یک چیز طبیعی است؛

 وَلکِٰنْ أ یُمْکِنُ أنَ نرَی مَطرَ السَّمَکِ؟! هَل تظَنُّ أنَ یکَونَ ذٰلِکَ الْمَطَرُ حَقیقَةً وَ لَیسَ فِلْماً خَیالیّاً؟!

واما آیا امکان داردکه باران ماهی را ببینیم؟ آیا گمان می کنی که آن باران حقیقی باشد وفیلمی خیالی نیست.

حَسَناً فَانْظُرْ إِلَی هٰذِهِ الصُّوَرِ حَتَّی تُصَدِّقَ.

خوب پس به این تصاویر نگاه کن تا باور کنی.

اُنظُرْ بِدِقَّةٍ؛ أنتَ تُشاهِدُ سُقوطَ الْاسَماکِ مِنَ السَّماءِ؛ کَأنَّ السَّماءَ تُمْطِرُ أَسماکاً. یُسَمّی النّاسُ هٰذِهِ الظّاهِرَةَ الطَّبیعیَّةَ (مَطَرَ السَّمَکِ)

به دقت نگاه کن؛ توافتادن ماهی ها را از آسمان می بینی ، گویا که آسمان ماهی ها می بارد. مردم این پدیده طبیعی را باران ماهی می نامند .

حَیَّرَتْ هٰذِهِ الظّاهِرَةُ النّاسَ سَنَواتٍ طَویلَةً فَما وَجَدوا لَها جَواباً. یَحْدُثُ (مَطَرُ السَّمَکِ) سَنَویّاً فی جُمهوریَّةِ الْهُندوراس فی أَمِریکَا الْوُسطَی.

این پدیده مردم را سالهای طولانی شگفت زده کرده وبرای آن جوابی نیافتند. باران ماهی سالانه در جمهوری هندوراس در ا

آمریکای مرکزی اتفاق می افتد.

تَحدُثُ هذِهِ الظّاهِرَةُ مَرَّتَینِ فی السَّنَةِ أَحیاناً. فَیلُاحِظُ النّاسُ غَیمَةً سَوداءَ عَظیمَةً وَ رَعداً وَ بَرقاً وَ ریاحاً قَویَّةً وَ مَطَراً شَدیداً لِمُدَّةِ ساعَتَینِ أَو أَکثَر.

این پدیده گاهی دوبار در سال اتفاق می افتد. ومردم تکه ابر سیاه بزرگی ورعد وبرق وبادهایی قوی وبارانی شدید را به مدت دوساعت یا بیشتر ملاحظه می کنند.

ثُمَّ تصُبِحُ الْارَضُ مَفروشَةً بِالْاسَماکِ، فَیَأخُذُهَا النّاسُ لِطَبخِها وَ تَناوُلِها. حاوَلَ الْعُلَماءُ مَعرِفَةَ سِرِّ تِلْکَ الظّاهِرَةِ الْعَجیبَةِ؛

سپس زمین با ماهیها پوشیده می شود، ومردم آنها را برای پختن وخوردنش می برند. دانشمندان برای شناخت راز آن پدیده ی عجیب تلاش کردند؛

 فَأَرْسَلوا فَریقاً لِزیارَةِ الْمَکانِ وَالتَّعَرُّفِ عَلَی الْاسَماکِ الَّتی تَتَساقَطُ عَلَی الْاَرضِ بَعدَ هٰذِهِ الْامطارِ الشَّدیدةِ،

وگروهی را برای دیدن محل وشناختن ماهی هایی که بعد از این بارانهای شدید بر زمین می افتند فرستادند.

 فَوَجَدوا أَنَّ جَمیعَ الْاسَماکِ الْمُنتَشِرَةِ عَلَی الْاَرضِ بِحَجمٍ واحِدٍ وَ نَوعٍ واحِدٍ، وَلٰکِنَّ الْغَریبَ فی الْاَمرِ أَنَّ الْاسَماکَ لَیسَتْ مُتَعَلِّقَةً بِالْمیاهِ الْمُجاوِرَةِ

و آنها دریافتند که همه ماهی ها ی پراکنده شده در زمین به یک نوع واندازه هستند، واما شگفتی کار آن است که ماهی ها متعلق به آبهای مجاور نیستند

 بَلْ بِمیاهِ الْمُحیطِ الْاَطْلَسیِّ الَّذی یَبْعُدُ مَسافَةَ مِائَتَی کیلومترٍ عَنْ مَحَلِّ سُقوطِ الْاسَماکِ.

بلکه متعلق به آبهای اقیانوس اطلس هستند که به فاصله ی دور دویست کیلومتراز محل سقوط ماهی هاهستند.

ما هوَ سَبَبُ تَشکیلِ هٰذِهِ الظّاهِرَةِ؟

علت شکل گیری این پدیده چیست؟

یحْدُثُ إعْصارٌ شدیدٌ فَیَسحَبُ الْاسَماکَ إلَی السَّماءِ بِقوَّةٍ وَ یَأخُذُها إِلَی مَکانٍ بَعیدٍ وَ عِندَما یَفقِدُ سُرعَتَهُ تَتَساقَطُ عَلَی الْاَرضِ.

گردباد شدیدی اتفاق می افتد  ماهی ها را با قدرت  به آسمان می کِشد وآنها را به محلی دور می کشانند ووقتی سرعتش را از دست می دهد ماهیها بر روی زمین می افتند.

یحَتفَلُ النّاسُ فی الْهُندوراس بِهٰذَا الْیَومِ سَنَویّاً وَ یُسَمّونَهُ ( مِهرَجانَ مَطَرِ السَّمَکِ )

مردم هندوراس سالانه این روز را جشن می گیرند وآن را «  جشنواره ی باران ماهی می نامند».

  • فاطمه ملازئی
۱۴
آبان

«إنَّکُم مَسؤولونَ »أَمیرُ الْمُؤمِنینَ عَلی علیه السلام         

            قطعاً شما مسئول هستید.

 

- کانَتْ سُمَیَّةُ بِانتِظارِ والِدَتِها لِلرُّجوعِ إِلَی الْبَیتِ بَعْدَ انْتِهاءِ الدَّوامِ الْمَدرَسیِّ

 

 سمیّه پس از پایان ساعت کارمدرسه برای بازگشت به خانه منتظر مادرش بود.

 

- وَ کانت حجُرُاتُ الْمَدرَسَةِ مُغْلَقَةً، وَ ما بَقِیَ فِی الْمَدرَسَةِ إِ لّا جَمعٌ قَلیلٌ مِن زَمیلاتِها؛

 

و اتاق های (کلاس های) مدرسه بسته بود، و کسی جز تعداد کمی از همکلاسیهایش در مدرسه نبود؛

 

- وَ کانَتْ مُدیرَةُ الْمَدرَسَةِ وَ بَعضُ الْمُدَرِّساتِ یَنتَظِرْنَ أنَ تفَرغُ الْمَدرَسَةُ مِنَ الطّالِباتِ.

 

 و مدیر مدرسه و برخی از معلّمها منتظر بودند که مدرسه از دانش آموزان خالی شود.

 

- عِندَئِذٍ سَمِعَتْ سُمَیةَّ صَوتَ مُکَیِّفِ الْهَواءِ مِنْ إحْدَی الْحُجُراتِ، وَ شاهَدَتِ الْمَصابیحَ مِنَ النَّوافِذِ،

 

 در این هنگام سمیّه صدای کولر را از یکی از اتاقها شنید، و چراغها را از پنجره ها دید.

 

- فَظَنَّتْ أَنَّ طالِباتِ صَفٍّ آخَرَ فی حِصَّةِ تَقویَةٍ، أَوْ یُمارِسْنَ نَشاطاً حُرّاً؛ وَ عِندَما نَظَرَتْ بِدِقَّةٍ، وَجَدَتِ الْحُجْرَةَ فارِغَةً.

 

پس گمان کرد که دانش آموزان کلاس دیگر درکلاس درس تقویتی هستند، یا مشغول فعّالیّت آزاد هستند؛ وهنگامی که با دقّت نگاه کرد، اتاق را خالی یافت.

 

- حاوَلَتْ فَتْحَ الْبابِ، فَوَجَدَتْهُ مُغْلَقاً، فَذَهَبَتْ إلَی مُدیرَةِ الْمَدرَسَةِ، وَ أَخْبَرتْها بِما شاهَدَتْ، فَشَکَرَ تهَا الْمُدیرَةُ، وَ طَلَبَتْ مِن سُمَیَّةَ إِطفاءَ الْمَصابیحِ وَ الْمُکَیِّفِ.

 

سعی کرد در را باز کند، و آن را بسته یافت ،پس به سوی مدیر رفت و او را از آنچه که دیده بود باخبر نمود، مدیر از او تشکر کرد و از سمیّه خواست چراغها و کولر را خاموش نماید.

 

- عِندَئِذٍ شاهَدَتِ الْمُدیرَةُ طالِبَةً بِاسْمِ فاطِمَة؛ کانَتْ فاطِمَةُ تَذهَبُ لِإِغلاقِ حَنَفیَّةِ الْماءِ الَّتی کانَتْ مَفتوحَةً قلیلاً.

 

در این هنگام مدیر دانش آموزی به نام فاطمه را دید؛ فاطمه برای بستن شیرآبی که کمی باز بود می رفت.

 

- وَ فی صَباحِ الْیَومِ التّالی، شَکَرَتْ مُدیرَةُ الْمَدرَسَةِ فِی ا لِاصْطِفافِ الصَّباحیِّ سُمَیَّةَ وَ فاطِمَةَ لِاهْتِمامِهِما بِالْمَرافِقِ الْعامَّةِ.

 

و در صبح روز بعد، مدیر مدرسه در صف صبحگاه از سمیّه و فاطمه به خاطر توجّه آنها به تأسیسات عمومی سپاسگزاری کرد.

 

- و فی حِصَّةِ الْعُلومِ ا لِاجْتِماعیَّةِ، قامَتْ رُقَیَّةُ وَ سَأَ لَتِ الْمُدَرِّسَةَ:


و در زنگ علوم اجتماعی سمیه برخاست واز معلّم پرسید:

 

- «ماالمَقصودُ بِالْمَرافِقِ الْعامَّةِ الَّتی تَکَلَّمَتِ الْمُدیرَةُ عَنها هذَا الصَّباحَ؟»

 

 منظور از تأسیسات عمومی ای که خانم مدیر امروز صبح درباره اش صحبت کرد چیست؟

 

- فَأَجابَتْ: «اَلْمَرافِقُ الْعامَّةُ هیَ الْاَماکِنُ الَّتی تَمتَلِکُها الدَّولَةُ، وَ یَنتَفِعُ بِهَا النّاسُ جَمیعاً. إِذا فَهِمْتِ مَعناها، فَاذْکُری لَنا أَمثِلَةً لِلْمَرافِقِ الْعامَّةِ.»

پس او جواب داد: تأسیسات عمومی جاهایی است که دولت مالک آن است، و همۀ مردم از آن سود میبرند. وقتی معنایش را فهمیدی برایمان برای تأسیسات عمومی مثالهایی ذکر کن.

 

- أجَابتَ رُقیَةَّ : «المدارِسُ وَ الهَواتفِ العْامَّةُ وَ المستشَفَیاتُ وَ المستوَصَفاتُ وَ المتاحِفُ وَ المکتبَاتُ وَ دَوراتُ المْیاهِ وَ الحدائقِ العامَّةُ وَ الْاشَجارُ علَیَ الرَّصیفِ و أعَمِدَةُ الکْهرَباءِ...»

رقیّه پاسخ داد: مدرسه ها، تلفنهای عمومی، بیمارستانها، موزه ها، کتابخانه ها، سرویسهای بهداشتی و باغ های عمومی ودرختان کنار پیاده رو وتیرهای برق...

 

- أَجابَتِ الْمُدَرِّسَةُ: «أحسَنْتِ، وَ الحِفاظُ عَلَی هذِهِ الْمَرافِقِ واجِبٌ عَلَی کُلِّ مُواطِنٍ. »

 

معلم جواب داد: آفرین بر تو و نگهداری از این تأسیسات بر هرشهروندی واجب است.

 

- سَأَ لَتِ الطّالِباتُ بِتَعَجُّبٍ:« لِمَ وَ کَیفَ؟ ! ذٰلِکَ واجِبُ الدَّولَةِ .»

 

دانش آموزان با تعجب پرسیدند: چرا و چگونه؟! آن وظیفۀ دولت است.

 

- قالَتِ الْمُدَرِّسَةُ:« بَلْ هیَ مَسؤولیَّةٌ مُشتَرکَةٌ، فَسُمَیَّةُ الَّتی قامَتْ بِإِطفاءِ الْمُکَیِّفِ وَ الْمَصابیحِ فی حُجْرَةِ الْمَدرَسَةِ؛

 

معلم گفت: البتّه که مسئولیّتی مشترک است، سمیّه که به خاموش کردن کولر و چراغها در اتاق(کلاس)مدرسه اقدام کرد؛

 

- وَ فاطِمَةُ الَّتی أَغْلَقَتْ حَنَفیَّةَ الْماءِ وَ الطّالِبَةُ الَّتی تَدخُلُ مَکتَبَةَ الْمَدرَسَةِ فَتُحافِظُ عَلیَ الْهُدوءِ فیها وَ عَلَی نَظافَةِ الْکُتُبِ وَ تَرتیبِها،

 

و فاطمه که شیرآب را بست و دانش آموزی که وارد کتابخانه مدرسه میشود وآرامش آن و پاکیزگی کتابها و ترتیب آنها را حفظ می کند؛

 

- وَ تِلْکَ الَّتی تَنصَحُ مَنْ یَرمی النُّفایاتِ فی غَیرِ مَکانِها بِکَلامٍ طَیِّبٍ؛ هٰؤلاءِ یَعمَلْنَ بِواجِباتِهِنَّ کَمُواطِناتٍ یَشْعُرْنَ بِالْمَسؤولیَّةِ.»

 

و این (دانش آموزی که) کسی را که زباله را درغیرجای مناسب می اندازد نصیحت می کند؛ اینها مانند شهروندانی که احساس مسئولیّت میکنند به وظیفۀ شان عمل میکنند.

 

- قامَتْ سُمَیَّةُ وَ قالَتْ:«أَلَیسَ مِنَ الْمُناسِبِ کِتابَةُ لَوحَةٍ جِداریَّةٍ مَکتوبٍ عَلَیها هذَا الْحَدیثُ الشَّریفُ عَن أَمیرِ الْمُؤمِنینَ عَلی علیه السلام:إنَّکُم مَسؤولونَ حَتَّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ .

سمیّه برخاست و گفت: «آیا مناسب نیست که یک تابلوی دیواری نوشته شود که روی آن این حدیث شریف از حضرت علی(ع) نوشته باشد: قطعاً شما مسئول هستید حتّی در مورد زمین ها وچارپایان.

 

- قَبِلَتِ الْمُدَرِّسَةُ وَ قالَتْ:« هذَا الاقِتراحُ حسَنٌ، وَ سَنَتَعاوَنُ جَمیعاً عَلَی الْعَمَلِ بِهذَا الْحَدیثِ.»

 

معلم پذیرفت و گفت: «این پیشنهاد خوبی است و همگی برای عمل به این حدیث شریف همیاری میکنیم.»

  • فاطمه ملازئی
۲۸
مهر
 
ابتدا ترجمه لفظی درس:
 
ذاک هو الله

آن همان خداست

 

أنظر لتلک الشجرة                             ذات الغصون النضرة
نگاه کن به آن درخت                      که دارای شاخه های شاداب است
کیف نمت من حبة                       و کیف صارت شجرة
که چگونه رشد کرده از یک دانه         و چگونه تبدیل شده به یک درخت
فابحث و قل من ذا الذی                         یخرج منها الثمرة
پس تحقیق کن و بگو چه کسی است      که خارج می کند از آن میوه
وانظر إلی الشمس التی                                 جذوتها مستعرة
و نگاه کن به خورشیدی که                       پاره آتشش فروزان است
فیها ضیاء و بها                                 حرارة منتشرة     
در آن روشنایی است                          و با آن حرارتی پراکنده است   
من ذا الذی أوجدها                                      فی الجو مثل الشررة
چه کسی است که پدید آورده آن را        در هوا مانند پاره آتش
ذاک هو الله الذی                                 أنعمه منهمرة
آن همان خدایی است که                             نعمت هایش ریزان است
ذو حکمة بالغة                                 و قىرة مقتدرة
صاحب دانش فراوان                            و نیرویی با اقتدار است
أنظر إلی اللیل فمن                           أوجد فیه قمره
نگاه کن به شب پس چه کسی           پدید آورده در آن ماهش را
و زانه بأنجم                                     کالدرر المنتشرة
و زینت داد آن را با ستارگانی         که مانند مرواریدهای پراکنده هستند
وانظر إلی الغیم فمن                            أنزل منه مطره
و نگاه کن به سوی ابر پس چه کسی     فرود آورد از آن بارانش را     
فصیر الأرض به                            بعد اغبرار خضره  
پس گردانید زمین را به وسیله آن                بعد از غبارآلودگی،سرسبز
وانظر إلی المرء و قل                    من شق فیه بصره
و نگاه کن به انسان و بگو                  چه کسی باز کرد در او چشمش را
من ذا الذی جهزه                          بقوة مفتکرة
چه کسی است که مجهز کرده است او را      با نیرویی اندیشمند         
ذاک هو الله الذی                       أنعمه منهمرة  
آن همان خدایی است که             نعمت هایش ریزان است
 
ترجمه مفهومی درس:

آن همان خداست

به آن درخت که دارای شاخه های تر و تازه است نگاه کن
که چگونه از یک دانه رشد کرده و چگونه درخت شده
پس تحقیق کن و بگو کیست آن کسی که از آن میوه خارج می کند
و به خورشید که پاره آتشش فروزان است نگاه کن
کیست آن کسی که آن را در فضا مانند پاره آتش پدید آورد
در آن روشنایی است و با آن حرارتی پراکنده است
و کیست که آن را در هوا مانند پاره آتش پدید آورد
آن همان خدایی است که نعمت هایش سرازیر است
صاحب دانش فراوان و نیرویی با اقتدار است
به شب نگاه کن پس چه کسی ماه را در آن پدید آورد
و آن را با ستارگانی همچون مرواریدهای پراکنده شده زینت داد
و به آن ابر نگاه کن پس چه کسی از آن باران نازل کرده است
پس زمین را با آن (باران) بعد از غبار آلودگی سبز گردانید
و به انسان نگاه کن و بگو چه کسی چشم را در او شکافت.
و کیست که او را با نیرویی اندیشمند مجهز کرده است
آن همان خدایی است که نعمت هایش سرازیر است.

 

فایل صوتی شعر درس:

 

 

  • فاطمه ملازئی