ترجمه درس پنجم عربی یازدهم انسانی
حکایت می شود که مردی پر از گناهان و عیب ها بود، پس بر اعمال بدش پشیمان شد و تلاش کرد که آن ها را اصلاح کند،پس نتوانست،پس به سوی مردی شایسته و نیکوکاری رفت، و از او درخواست نصیحتی کرد که او را از انجام گناهان باز دارد، پس او را به پایبند شدن به راستگویی نصیحت کرد، و برای این(در این باره) از او قولی گرفت، پس هر گاه که مرد خواست گناهی مرتکب شود، خود داری می کرد از او برای پایبند شدن به عهدش، تا اینکه به مرد شایسته دروغ نگوید، و با گذر روزها از شر گناهان و عیب ها رهایی یافت برای پایبند شدن به راستگویی.
و حکایت می شود جوان دروغگویی بود،و در یکی از روزها در دریا شنا می کرد و تظاهر می کرد به غرق شدن و دوستانش را صدا زد: کمک،کمک...پس دوستانش به طرفش شتافتند تا او را نجات دهند،هنگامی که رسیدند به او، خندید به آنها؛ این کار را سه بار تکرار کرد،و دربار چهارم موج بالا آمد و نزدیک بود جوان غرق شود،پس شروع به صدا زدن دوستانش کرد،اما آنها گمان کردند که او دوباره دروغ می گوید.پس آنها به او توجه نکردند تا اینکه یکی از مردم به سویش شتافت و او را نجات داد.
پس جوان به دوستانش گفت:«نتیجه کارم را مشاهده کردم، پس نزدیک بود دروغم مرا بُکشد،پس هرگزازامروزبه بعد دروغ نخواهم گفت، و این جوان دیگر به دروغ گفتن باز نگشت.
خداوند می فرمایند:
ای کسانی که ایمان آوردیده اید از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید.(توبه:۱۱۹)
راستی با خداوند به وسیله اخلاص در کارها برای او متجلی می شود؛ و راستگویی با مردم آن است که بر دیگران دروغ نگوییم،
و پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرمایند:
«خیانت بزرگی است که بر برادرت سخنی بگویی که راستگویت پندارد و تو دروغگو باشید».
و امام علی علیه السلام می فرمایند:
«کسی چیزی را پنهان نکرد مگر اینکه در لغزش های زبان و همه جای چهره اش آشکار شد».
بنابراین دروغگو نمی تواند دروغش را پنهان یا انکار کند.
چه زیباست سخن پیامبر صلی الله علیه و سلم:
به بسیاری نمازهایشان و روزه هایشان وحج شان وکارهای نیکشان و بانگ آرام نیایش شبانگاهشان نگاه نکنید و اما به راستگویی سخنانشان و امانت داریشان نگاه کنید.
- ۹۶/۱۰/۱۰