اَلدرسُ الثانی (ىرس دوم)
فی مَحْضَِر الْمُعَلِّمِ
در حضور معلم
فی الحضة الأولى کان الطلاب یستمعون إلى کلام مُدرّس الکیمیاء، وکان بینهم طالب مُشاغب قلیل الأدب، یضرّ الطلاب بسلوکه،
در زنگ اول دانش آموزان به سخن معلم شیمی گوش می دادند، و بین آنها دانش آموزی شلوغ و بی ادبی بود که با رفتارش به دانش آموزان آسیب می رساند،
یلتفت تارة إلى الوراء و یتکلم مع الذی خلفه و تارة یهمس إلى الذی یجلس جنبة حین یکتُب المُعلَمُ على السبّورة؛
یک باربه عقب بر می گشت و با کسی که پشت سرش بود صحبت می کرد و یک بار وقتی که معلم روی تخته می نوشت با کسی که کنارش بود، پچ پچ می کرد؛
وفی الحصة الثانیة کان الطالب یسأل مُعلّم علم الأحیاء تعنّتاً؛و فی الحصة الثالثة کان یتکلم مع زمیل مثله و یضحک؛
فنصحهٔ المعلم و قال: من لا یستمع الی الدرس جیداً یرسب فی الامتحان. ولکن الطالب استمرعلی سلوکه.
و در زنگ دوم همین دانش آموز به قصد مچگیری از معلم زیست شناسی سؤال می پرسید؛ودر زنگ سوم با هم کلاسی مانند خودش صحبت می کرد و میخندید؛ معلم او را نصیحت کردوگفت: هرکس به درس خوب گوش فرا ندهد در امتحان مردود می شود. اما دانش آموزبه رفتارش ادامه داد.
فکر مهران حول هذه المُشکلة، فذهب إلى مُعلّم الأدب الفارسی و شرح له القضیة و قال:
مهران دربارهٔ این مشکل فکر کرد، نزد معلّم ادبیات فارسی رفت و موضوع را برایش شرح داد و گفت:
أحب أن أکتُب إنشاء تحت عُنوان «فی مَحضَرِ المُعلّم»؛ فَوافَق المُعلّم على طلبه، وَ قال له:
دوست دارم انشایی تحت عنوان ( در حضورمعلم ) بنویسم؛ معلم با درخواستش موافقت کرد وبه او گفت:
إن تطالع کتاب «مُنیة المُرید» لزین الدین العاملی «الشهید الثانی» یُساعدک على کتابة إنشائک؛
اگر کتاب «منیة المرید» زین الدین عاملی «شهید ثانی» را مطالعه کنی تو را در نوشتن انشایت کمک می کند؛
ثم کتب مهران انشاءهُ و آعطاهُ لمّعلمه. فقال المعلم لهُ:
سپس مهران انشایش را نوشت و به معلم خویش داد. معلم به او گفت:
إن تقرأ إنشاءَک أمام الطلاب فسوف یتنبَّة زمیلک المُشاغب.
اگر انشایت را مقابل دانش آموزان بخوانی همکلاسی شلوغت آگاه خواهد شد.
و هذا قسم من نص إنشائه:
و این بخشی از متن انشای اوست:
... ألف عدّة من العلماء کتُباً فی مجالات التربیة و التعلیم، یرتبط بعضها بالمُعلَم، وَ الأخرى بالمُتعلّم: وَ للطالب فی محضر المُعلّم آداب، من یلتزم بها ینجح؛ أهمّها:
... تعدادی از دانشمندان کتابهایی در زمینه های آموزش و پرورش نوشته اند ،که برخی از آنها به معلم ربط دارد، و برخی دیگر به یادگیرنده؛ دانش آموز در حضور معلم آدابی دارد، هرکس پایبند آن باشد موفق می شود؛ مهمترین آنها عبارتنداز:
۱.أَن لا یعصی أَوامر المعلم.
اینکه از دستورهای معلم سرپیچی نکند.
۲. اَلاجتناب عن کلام فیه إساءة للأدب.
از سخنی که در آن بی ادبی باشد دوری کند.
۳. أَن لایهرب من اَداء الواجبات المدرسیة.
اینکه از انجام تکالیف مدرسه نگریزد.
٤.عدم النوم فی الصف، عندما یُدرس المُعلَمُ.
نخوابیدن در کلاس، وقتی که معلّم درس می دهد.
۵.أَن لایتکلم مع غیره من الطلاب عندما یادرس المعلم.
اینکه وقتی معلم درس می دهد، با دانش آموزان دیگر صحبت نکند .
٦. أَن لا یقطع کلامهُ، و لا یسبقهٔ بالکلام، و یصبر حتی یفرغ من الکلام.
اینکه سخن او را قطع نکند،و در سخن، از او پیشی نگیرد، و صبر کند تا سخن او تمام شود.
٧. الجلوس أمامة بأدب، و الاستماع إلیه بدقة و عدم الالتفات إلى الوراء إلا لضرورة.
در مقابل او با ادب نشستن، و گوش فرا دادن به اوبا دقت و برنگشتن به پشت سر مگر به ضرورت.
لمّا سمع الطالب المُشاغب إنشاء مهران، خجل و تدم على سلوکه فی الصف.
وقتی که دانش آموز شلوغ انشای مهران را شنید، شرمنده شد و از رفتارش در کلاس پشیمان شد.
قال الشاعر المصری أحمد شوقی عن المُعلم:
شاعر مصری احمد شوقی دربارهٔ معلم گفته است:
قم للمُعلّم وفه التبجیلا کاد المُعلم آن یکون رسولا
برای معلم برخیز و احترامش را کامل به جای آور، نزدیک است که معلم پیامبرگردد.
أعلمت أشرف أو أجل من الذی یبنی وَ یُنشئ أنفساً وَ عُقولا
آیا شریف تر یا بزرگتر از کسی که، روان ها و عقل ها را می سازد و می آفریند،می شناسی